تهوع اگزیستانسیال: چرا درک ناگهانی «هستی» می‌تواند حال ما را بد کند؟

آیا تا به حال در یک روز کاملاً معمولی، ناگهان احساس بیگانگی عجیبی با دنیای اطرافتان کرده‌اید؟ گویی که اشیاء، مردم و حتی وجود خودتان، برای لحظه‌ای معنای همیشگی‌شان را از دست داده و به یک توده بی‌شکل و تهوع‌آور تبدیل شده‌اند. این همان احساسی است که آنتوان روکانتن، شخصیت اصلی این داستان، با آن دست و پنجه نرم می‌کند.

در این اپیزود، به قلب یکی از مهم‌ترین رمان‌های فلسفی قرن بیستم سفر می‌کنیم. ما همراه با یک مورخ تنها در شهری بندری در فرانسه، با سوالات بنیادین اگزیستانسیالیسم روبرو می‌شویم: وقتی درمی‌یابیم که زندگی هیچ معنای ذاتی و از پیش تعیین‌شده‌ای ندارد، چه اتفاقی می‌افتد؟ این «تهوع» فلسفی چیست و چه چیزی را درباره ماهیت «بودن» و «آزادی» به ما می‌آموزد؟

با هم، مفاهیمی چون پوچی، بیگانگی، اضطراب و بار سنگین آزادی مطلق را بررسی می‌کنیم. این پادکست فقط خلاصه‌ای از یک داستان نیست، بلکه یک کاوش عمیق در بحران وجودی انسان مدرن است؛ تلاشی برای یافتن راهی برای زندگی، در جهانی که به نظر می‌رسد هیچ راهنمایی برای آن وجود ندارد.

این سفر دلهره‌آور و در عین حال روشنگرانه، بر اساس شاهکار ادبی «تهوع» اثر فیلسوف بزرگ، «ژان پل سارتر»، ساخته شده است تا به ما جرئت دهد با اساسی‌ترین سوالات هستی روبرو شویم.